دانستنی های قرآن
منبع : راسخون
نویسنده : رسول داستانپورحسین آبادي
مقدمه
به نام خدايي كه عالميان را آفريد و خود آنها را پرورش داد و مراقبت نمود و قرآن را براي تكامل انسانها نازل نمود و با سلام و صلوات بر نبي اعظم، ختم رسل، محمد مصطفي صلی الله علیه و آله و بر آل پاك و دور از گناه و اشتباهش؛ هماناني كه مكمل و متمم قوانين الهي و مجري آيات دستورات خدايي و عالمان و عاملان به اعجاز ابدي مي باشند.
مقاله حاضر، با نام دانستنيهاي قرآن شامل پژوهشي در 114 سوره قرآن و علوم قرآني و شناسايي آيات و سوره ها از نظر زمان و مكان نزول ظاهر و باطن محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ بودن آيات و ... و همچنين معجزات قرآني مي باشد كه با خصوصيات زير گردآوري و تأليف گرديده است.
1 – در جمله بندي و نگارش آن سعي شده است در حد امكان از جملات ساده و روان استفاده گردد تا موجبات بهره مندي گروه سني جوان و نوجوان از علوم قرآني را فراهم آورد.
2 – خلاصه گويي و كوتاهي توضيحات ،
3 – استفاده از پاورقي هم به صورت زيرنويس و هم ذكر منابع در پايان كتاب،
4 – استفاده از منابع معتبر و مورد قبول در فقه شيعي ،
كه انشاء الله مورد قبول خوانندگان گرامي مخصوصاً گروه سني نوجوان و جوان قرار گيرد.
قرآن در كلام معصوم علیهم السلام
سخني شيوا از مولاي پرهيزكاران و راستگويان . بدانيد كه اين قرآن ، نصيحت كننده اي راستين و راست پرداز است و راه نماياننده اي است كه گمراه نمي سازد ، خبر دهنده اي است كه دروغ نمي گويد كسي با قرآن همنشين و مأنوس نشد مگر آنكه هم زيادت يافت و هم چيزي از دست داد ؛ زيادتي در هدايت و از دست دادن نابينايي و كور بيني. بدانید ، كه كسی بعد از راهیابی به قرآن ، نیازمندی و پیش از راه خواهی از آن به نیازمندی نخواهد رسید . درمان دردهای خود را از قرآن بخواهید و در راه بهبود خویش از او كمك بگیرید كه در قرآن شفایابی از بزرگترین دردها كه عبارت است از : كفر ، نفاق و ضلالت است ، وجود دارد . بوسیلهی آن از خدا مسألت نمایید و با دوستی آن ، رو به خدا آورید . آنرا وسیلهای برای تقرب به خدا ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است كه به همراهی آن ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است . هر كسی با قرآن باشد ، روز برپاخیزی ، نجات و كمال خواهد یافت . هر كسی به اتكاء قرآن، عملی را انجام دهد ، راستی و درستی عمل او در روز حساب مورد گواهی خواهد گرفت . ندا دهنده ای در آن روز ، ندا خواهد داد كه : (هر كشت كنندهای در گرو كشته های خویش است و گرفتار آن ، غیر از كسی كه به دنبال فراگیری قرآن رفته باشد ، كه چنین شخصی در هر حال ، سود برده است . )
بنابراین شما از نگهبانان و پیروان قرآن باشید و براساس آن ، دیگران را به پروردگارتان دلالت نمایید و خود را با آورده های قرآن ، به راه درست بیندازید. آراء خود را بر آن عرضه نموده و آنها را با میزان قرآن ، تصحیح نمایید. خواستههای خود را به وسیلهی آن از غش و آمیختگی حق و باطل ، پیراسته سازید.(1)
بخش اول: نامها و صفات قرآن
« نامهاي قرآن »
كتاب الهي ما مسلمانان داراي نامهاي متعددي مي باشد كه مهمترين آن قرآن مي باشد. برخي نام هاي قرآن را پنجاه مورد و حتي بيشتر ذكر نموده اند كه برخي از آنها را انتخاب نموده و با شمارة آيات در ذيل مي آوريم:
1 – قرآن: به معناي خوانده شده
در كتاب الهي 68 بار اين كلمه آمده است، از جمله:
الف – (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمايى مردم ، و نشانههاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مىخواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است که اين روزها را تکميل کنيد؛ و خدا را بر اينکه شما را هدايت کرده، بزرگ بشمريد؛ باشد که شکرگزارى کنيد! (سورة بقره / آية 185)
ب – (وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ)
هنگامى که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد! (سورة اعراف / آية 204)
ج – (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ)
آن، قرآن کريمى است، (سورة واقعه / آية 77)
2 – فرقان: به معناي جدا كننده (جدا كنندة حق از باطل)
این کلمه در هفت آیه قرآن آمده است که در دو آيه به عنوان قرآن و دردو آيه به عنوان تورات آمده است. به معناي قرآن:
الف- (مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ)
پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد؛ و (نيز) کتابى که حق را از باطل مشخّص مىسازد، نازل کرد؛ کسانى که به آيات خدا کافر شدند، کيفر شديدى دارند؛ و خداوند (براى کيفرِ بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (سوره آل عمران / آيه 4)
ب- (تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا)
زوال ناپذير و پر برکت است کسى که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بيمدهنده جهانيان باشد. (سوره فرقان / آيه1)
به معناي تورات:
الف- (وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ)
و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را که به موسى، کتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم؛ تا هدايت شويد. (سوره بقره / آيه53)
ب- (وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ)
ما به موسى و هارون، «فرقان» [= وسيله جدا کردن حق از باطل] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم. (انبیاء / 48)
3 – الكتاب: به معناي نوشته شده
اين كلمه، بيش از 250 بار در قرآن ذكر شده ولي فقط حدود 50 مورد از آن به عنوان قرآن آمده است. از آن جمله به آيات زير مي توان اشاره نمود:
الف – (ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ)
آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مايه هدايت پرهيزکاران است. (سورة بقره آية 2)
ب - (تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ)
اين کتابى است که از سوى پروردگار جهانيان نازل شده، و شک و ترديدى در آن نيست! (سورة سجده / آية 2)
4 – كلام الله: به معناي سخن خداوند متعال
در سه مورد اين كلمه بر قرآن اطلاق شده است:
الف – (أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ)
آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينکه عدهاى از آنان، سخنان خدا را مىشنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مىکردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟! (سورة بقره / آية 75)
ب –( وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ)
و اگر يکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهى ناآگاهند! (سورة توبه / آية 6)
ج – (سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا)
هنگامى که شما براى به دست آوردن غنايمى حرکت کنيد، متخلّفان (حديبيّه) مىگويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مىخواهند کلام خدا را تغيير دهند؛ بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد؛ اين گونه خداوند از قبل گفته است!»آنها به زودى مىگويند: «شما نسبت به ما حسد مىورزيد!» ولى آنها جز اندکى نمىفهمند! (سورة فتح / آية 15)
5 – نور: به معناي روشنايي
در پنج مورد، كلمه ي نور به معناي قرآن است:
الف – (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)
همانها که از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مىکنند؛ پيامبرى که صفاتش را، در تورات و انجيلى که نزدشان است، مىيابند؛ آنها را به معروف دستور مىدهد، و از منکر باز ميدارد؛ اشيار پاکيزه را براى آنها حلال مىشمرد، و ناپاکيها را تحريم مى کند؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مىدارد، پس کسانى که به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش کردند، و از نورى که با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (سورة اعراف / آية 157)
ب – (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا)
اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و نور آشکارى به سوى شما نازل کرديم. ( سورة نساء / آية 174)
ج – (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ)
اى اهل کتاب! پيامبر ما، که بسيارى از حقايق کتاب آسمانى را که شما کتمان مىکرديد روشن مىسازد، به سوى شما آمد؛ و از بسيارى از آن، (که فعلاً افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مىنمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد. (سورة مائده / آية 15)
د – (آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ)
حال که چنين است، به خدا و رسول او و نورى که نازل کردهايم ايمان بياوريد؛ و بدانيد خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است! (سورة تغابن /آية 8)
ه - (وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ)
همان گونه (که بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم) بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى کرديم؛ تو پيش از اين نمىدانستى کتاب و ايمان چيست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى)؛ ولى ما آن را نورى قرار داديم که بوسيله آن هر کس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مىکنيم؛ و تو مسلّماً به سوى راه راست هدايت مىکنى. (سورة شوري / آية 52)
6 - تنزيل: به معناي به تدريج نازل شده
كلمه ي تنزيل چندين بار در قرآن ذكر شده است از جمله:
الف – (حم تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)
(سورة فصلت / آية 1)
ب -(لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنبَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
(سورة فصلت / آية 42)
ج -(لَا يَأْتِيهِالْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
( سورة /شعرا آية 192)
7 - روح: به معناي اساس و بنياد
كلمة روح در چندين آيه قرآن در معاني مختلف آمده است و آيه اي كه روح در آن به معناي قرآن مي باشد آية ذيل است:
(وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ )
(سورة شوري / آية 52)
« صفات قرآن »
مصحف شريف مسلمانان، مزيّن به صفات زيبنده ي بسياري مي باشد كه در خود قرآن ذكر شده است و در جدول ذيل بعضی از آنها را ذكر مينماييم:
صفت معنا آيه و سوره
احسن الحديث بهترين سخن زمر / 23
امر فرمان طلاق / 5
آيات نشانه ها فصّلت / 3
برهان دليل روشن نساء / 174
بشري مژده دهنده نحل / 89
بخش دوم: نزول قرآن
« انواع نزول »
نزول در لغت به معناي انتقال از جاي بلند به جايي پست تر مي گويند و در اصطلاح علوم قرآني به فرود آمدن آيات قرآني از جانب خداوند متعال بر قلب پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله اطلاق مي شود. نزول قرآن به دو صورت می باشد:
الف – نزول تدريجي
ب – نزول دفعي
الف – نزول تدريجي: به نزولي گفته مي شود كه به خاطر رويدادهاي مختلف به صورت تدريجي و پراكنده بر قلب نبي مكرم صلی الله علیه و آله نازل مي شدند.
نزول تدريجي قرآن، همزمان با بعثت حضرت پيامبر صلی الله علیه و آله آغاز گشت و به مدت 20 يا 23 سال ادامه پيدا نمود.
سال بعثت پيامبر صلی الله علیه و آله بي شك در سال چهلم بعد از عام الفيل يعني 6203 سال پس از هبوط آدم در سال 608 ميلادي مطابق با 13 قبل از هجرت آن حضرت از مكّه به مدينه مي باشد(2) ولي در روز و ماه بعثت، اقوال مختلف است مِن جمله:
17 رمضان
18 رمضان
24 رمضان
12 ربيع الاول
و 27 رجب كه اين روز مورد قبول شيعيان مي باشد و روايات ائمه علیهم السلام هم مؤيد همين روز مي باشد و در همين روز بود كه اوّلين آيات قرآن نازل گشت.
« اولين و آخرين آيات و سوره ها »
آيات اول تا پنجم از سورة مباركه علق، اولين آياتي بود كه در كوه حرا (كه امروزه به جبل النور معروف است) توسط جبرئيل از سوي خداوند متعال بر قلب حضرت محمد صلی الله علیه و آله وحي شد.
(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ - خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ - اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ - الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ - عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ)
آخرين آية نازل شده، مورد اختلاف است كه برخي آن را آيه ي 3 سورة مائده كه در حجه الوداع خم نازل شده، مي دانند:
(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْوَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِيوَرَضِيتُ لَكُمُالإِسْلاَمَ دِينًا)
و بعضي هم آية 218 سورة بقره را به عنوان آخرين آية نازل شده مي دانند:
(وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ)
البته به نظر مي رسد آية 3 سورة مائده آخرين آيه نازل شده باشد. زيرا بر كمال دين دلالت دارد و تا دستورات و آيات الهي كاملاً نازل نشده باشد، اكمال دين هم نباشد. ولي ممكن است منظور از اكمال دين، پايان يافتن دستورات فقهي باشد.
اما اولين و آخرين سوره هايي كه به طور كامل نازل شدند:
اولين سورة كامل را بعضي مدثر و بعضي ديگر سورة (ن و القلم) مي دانند.
آخرين سوره هم سورة نصر مي باشد.
نزول دفعي: يعني نزول كامل قرآن به صورت يكباره و همزمان
نزول دفعي قرآن در شب قدر مي باشد و برخي نظر به اين دارند كه نزول قرآن به صورت دفعي و يكباره نبوده بلكه در هر شب قدر در هر 20 سال يا 23 سال بعد از بعثت نازل ميشد و سپس نبي مكرم صلی الله علیه و آله در رويدادها و مناسبت هايي كه در آن سال پيش مي آمده، آيات تازه را بر مردم مي خواندند و همينطور تا سال آخر نزول ادامه مي يافت و نظرات مختلفي در اين باب فراهم است كه البته قول به نزول در شب قدر به صورت كامل فقط در يك شب و يكسال (كه سال بعثت مي باشد) از اقوال و نظريات ديگر بهتر و تأييد شده از سوي امامان علیهم السلام مي باشد گرچه قول به نزول در طي سالهاي نبوّت هم با روايات مخالفت ندارد و هم جمع نزول تدريجي و دفعي مي باشد.
«آياتي كه بر نزول تدريجي دلالت دارند»
(وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلاً)
و قرآن را جدا جدا نازل ساختيم تا با درنگ آنرا بر مردم بخواني و آنرا بتدريج نازل ساختيم. (سوره اسراء / آيه 106)
(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا)
(كافران گفتند: چرا قرآن يكجا بر او فرود نمي آيد؟ اين چنين مي كنيم تا بدين وسيله تو را استوار سازيم و آنرا به صورت ترتيل (تدريجي) بر تو مي فرستيم. (فرقان / آيه32)
علاوه بر اين دو آية شريف و آيات ديگر، صفاتي از قرآن كه در بخش اول به آن اشاره شد، مانند: مُنَزِّل، مفصِّل و تفصيل نيز بر نزول تدريجي دلالت دارند.
«آياتي كه بر نزول دفعي دلالت دارند»
(شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ)
ماه رمضان ماهي است كه قرآن در آن نازل شد. (سورة بقره / آية 185)
(إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ)
به درستي كه ما قرآن را در شب مباركي نازل كرديم.( سورة دخان / آية 3)
(إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ)
ما آن [= قرآن] را در شب قدر نازل کرديم! ( سورة قدر / آية اول)
«علل نزول قرآن به صورت تدريجي»
نزول قرآن به صورت تدريجي كه از روايات و تفاسير مستفاد ميشود به علل زير مي تواند باشد.
الف – هماهنگي با سنّت الهي كه هدايت و تدبير امور به صورت تدريجي است.
ب – تأثير پذيري و همراه شدن عمل مردم با دستورات قرآن كه به اقتضاي نيازها، نازل مي شد.
ج – نماياندن مقام پيامبر صلی الله علیه و آله در اينكه مورد تكلم دائم و خطاب مستمر با مبدأ وحي مي باشد.
د – استوار سازي و تقويت قلبي پيامبر صلی الله علیه و آله در مقابل حوادث مختلف.
هـ - فراگيري راحت تر آيات
و – آشكار سازي هر چه بيشتر اعجاز اين كلام الهي كه در طول اين سالهاي مختلف، داراي هماهنگي يكسان بوده است.
ز – تأثير هر چه بيشتر آيات به خاطر بروز حوادث مقارن با معاني آيات نازل شده
«سخني از علّامه طباطبايي قدس سره»
ايشان مي فرمايند: نزول تدريجي و نجومي آيات قرآن، به صورت سوره سوره و آيه آيه، به حساب بلوغ و رسيدن استعداد آرمان به حدّي است كه توان دريافت معارف اصلي اعتقادي و احكام فرعي عملي را داشته باشد و مصالح هم همين را ايجاب مي كند تا علم با عمل، مقارن گردد و به وسيلة دريافت نوبتي و يكي پس از ديگري احكام الهي، طبيعت مردم از پذيرش آئين و آيات، روي برنتابد(3).
«قرآن از مبدأ تا مقصد»
قرآن از جانب خداوند متعال كه پيك آن جبرائيل علیه السلام بود و سخنان خداوند را بر قلب پيامبر صلی الله علیه و آله نازل مينمود و پيامبر صلی الله علیه و آله آن را بر مردم ميخواندند و كاتبان خاصّ حضرت، آنرا براي آيندگان مكتوب مي نمودند.
بخش سوم: نگارش قرآن
«حفظ و نگارش»
طريقه ضبط و جمع آوري آيات قرآن به اين ترتيب بوده است كه پس از نزول هر آيه پيامبر صلی الله علیه و آله آنرا بر مردم ميخواندند و افراد قوي ذهن و مستعد و با سواد به نوشتن آيات مبادرت مي نمودند و رسول گرامي صلی الله علیه و آله هم ترتيب قرار گرفتن آيات كه در كدام سوره و كدام آيه از سوره قرار بگيرد را مشخص مي نمودند.
نام برخي از حافظان و كاتبان وحي:
1 – حضرت علي علیه السلام (حافظ و كاتب وحي)
2 – معاذبن جبل (حافظ و كاتب)
3 – ابي بن كعب (حافظ و كاتب)
4 – عبدا... بن مسعود( حافظ و كاتب)
5 – زيدبن ثابت (حافظ و كاتب)
6 – عبادة بن صامت (حافظ)
7 – يعد بن عبيد (حافظ)
8 – ابو زيد (حافظ)
9 – عثمان بن عفان (حافظ)
10 – ابو ايوب انصاري (حافظ)
11 – ابوالدر داء (حافظ)
نگارش و حفظ قرآن در زمان نزول آن، كار پر مشقت و سختي بوده، زيرا اولا قرآن به صورت تدريجي بر مردم عرضه مي شد و در مواقعي ممكن بود كه هيچ يك از حفاظ و كتاب در هنگام وحي حاضر نباشند و به همين جهت پيامبر صلی الله علیه و آله آنرا دوباره بر ايشان مي خواندند و ثانياً كتابت قرآن هم كار دشواري بود زيرا مجبور بودند آنرا بر روي چرم و پوست يا بر چوب يا سنگ يا استخوان شتر و يا پارچه بنويسند و ثالثاً مي بايست يك نسخه را به عنوان نسخه اصلي مورد بررسي دوباره پيامبر صلی الله علیه و آله قرار ميگرفت تا از تخريب و تغيير در امان باشد و رابعاً تعداد افراد باسواد در آن زمان بسيار كم و انگشت شمار بودند، علاوه بر آن، به همه اين افراد نمي شد اعتماد نمود و بايد از افراد با سوادي كه از خيانت دور بودند در اين امر خطير و مهم، كمك گرفته مي شد و خامساً پس از نزول كامل آيات كليه آيات بايد با هماهنگي پيامبر صلی الله علیه و آله در جاي خود كمك مي گرفتند و دوباره نوشته مي شدند.
با توجه به مطالب فوق، متوجه زحمات طاقت فرساي نبي مكرم صلی الله علیه و آله و كاتبان و حافظان وحي بالاخص اميرمؤمنان علي علیه السلام مي شويم، زيرا حضرت علي علیه السلام علاوه بر حفظ و نگارش قرآن، شأن نزول، زمان نزول، باطن آيه، تفسير آيات و هر آنچه براي درك كامل قرآن لازم بود را مي كوشيدند از پيامبر صلی الله علیه و آله فرا بگيرند، همچنانكه در روايتي از امام صادق علیه السلام آمده است كه فرمودند: (حضرت امام علي علیه السلام فرمود: از من پيرامون كتاب الهي بپرسيد؛ چرا كه به خدا سوگند، هيچ آيه اي چه در شب يا روز و چه در سفر يا غير از سفر نازل نشد مگر آن كه خود پيامبر صلی الله علیه و آله برايم خواندند و معاني حقيقي آن را به من آموختند.) و هم چنين خود حضرت علیه السلام در جايي ديگر مي فرمايند: (4) (ما نزلت آيه الاّ و انا عملت في من انزلتا و اين انزلت و علي من نزلت، إنّ ربي وهب لي قلبا عقولا و لسانا حلقا)، (هيچ آيه اي نازل نشد، مگر اينكه مي دانم كه درباره چه كسي و كجا و كي و به چه مناسبتي نازل شده است. خداي من، به من قلبي با ادراك و زباني گويا بخشيده است.
ادامه مطلب